معنی پاشنه ترکیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پاشنه ترکیده. [ن َ/ ن ِ ت َ دَ / دِ] (ص مرکب) در تداول عامیانه، بی سروپا: خانم پاشنه ترکیده.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) بی سر و پا: خانم پاشنه ترکیده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر