معنی پاشنه گز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پاشنه گز. [ن َ / ن ِ گ َ] (نف مرکب، اِمرکب) حمارقبان. (خواص الحیوان). حمارقپان. (ترجمه ٔخواص الحیوان). پاشنه گزَک. رجوع به پاشنه گزک شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جنس ماده سوسک حمام.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.