معنی پافشاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پافشاری. [ف ِ] (حامص مرکب) پایداری. ایستادگی. مقاومت. ثبات.استقامت. استواری. پابرجائی. پای برجائی. ثبات قدم. اصرار. ابرام. و با مصدر کردن صرف شود.
(فِ) (حامص.) پایداری، ایستادگی.
مقاومت، استقامت، پایداری، ایستادگی،
اصرار،
ابرام، اصرار، سماجت، ایستادگی، مقاومت، ثبات قدم، پایداری
تاکید
سماجت
ابرام
ابرام، اصرار، ایستادگی، پاپی، تاکید، سماجت، مداومت، مقاومت
مقومت، ثبات، استقامت، استواری، ایستادگی