معنی پالس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پالس. [ل ِ] (اِخ) در اساطیر رومی الهه ٔ گله ها و شبانان.
پالس. [ل ُ] (اِخ) کرسی ناحیه ٔ جنوب غربی اسپانیا، از ایالت مرسیه بساحل بحرالروم.
تکان، ضربان، نبض، تلفن مدت زمان معینی برای مکالمات تلفنی درون شهری. [خوانش: [انگ.] (اِ.)]
ضربان الکتریکى
واحد مکالمه تلفنی