معنی پاژ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پاژ. (اِ) باز. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی). باج.

پاژ. (اِخ) باژ. دیهی از طوس و بعضی آن را مولد فردوسی گفته اند. نام دهی است از بلوکات طوس. (برهان). فاز.

حل جدول

زادگاه فردوسی

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) باج باز.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر