معنی پاکیزه خوی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پاکیزه خوی. [زَ / زِ] (ص مرکب) مهذّب:
بدو گفتم ای یار پاکیزه خوی
چه درماندگی پیشت آمد بگوی.
سعدی.
شنید این سخن مرد پاکیزه خوی.
سعدی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه خویی پاکیزه دارد پاکیزه خلق.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر