معنی پخت و پز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پخت و پز. [پ ُ ت ُ پ َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) طبخ. پختن: پخت و پز خانه با فاطمه است. پخت و پزش خوب است
- پخت و پز کردن، در سِرّ قراری به حیله به ضرر کسی دادن.

فرهنگ معین

(پُ تُ پَ) (اِمر.) آشپزی.

حل جدول

آشپزی

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) طبخ طباخی پختن: پخت و پز خانه با فاطمه است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر