معنی پذیرفتنی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پذیرفتنی. [پ َ رُ ت َ] (ص لیاقت) درخور پذیرفتن. قبول کردنی. قابل قبول. || در اصطلاح بانک سندی که قابل قبول باشد.
مُوجه
قبول کردنی
باورکردنی، پسندیده، قابلقبول، مطلوب، مقبول، موردپسند،
(متضاد) غیرقابلقبول، نپذیرفتنی
(صفت) در خور پذیرفتن قبول کردنی پذرفتنی، باور کردنی قابل قبول. -3 سندی که قابل قبول باشد.