معنی پرافاده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پرافاده. [پ ُ اِ دَ / دِ] (ص مرکب) در تداول عوام، بسیار کِبر. متکبر. مُعجب.
حل جدول
پرادعا، پرمدعا، متکبر
مترادف و متضاد زبان فارسی
افادهدار، بوالفضول، پرادعا، پرمدعا، خودستا، فضول، فیسو، گندهدماغ، متکبر، مغرور،
(متضاد) بیافاده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.