معنی پرحرفی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پرحرفی. [پ ُ ح َ] (حامص مرکب) در تداول عوام، پرگوئی. بسیارگوئی. روده درازی.
- پرحرفی کردن، پرگوئی کردن. روده درازی کردن.پرچانگی کردن.
حل جدول
ور
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرچانگی، حرافی، رودهدرازی، وراجی،
(متضاد) کمحرفی
پیشنهادات کاربران
لفاظی
حرافی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.