معنی پردازنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پردازنده. [پ َ زَ دَ / دِ] (نف) نعت فاعلی از پرداختن. رجوع به پرداختن شود.
ادا کننده، صیقل دهنده، سازنده، مرتب کننده، نوازنده ساز، خواننده نغمه. [خوانش: (پَ زَ دِ) (ص فا.)]
پرداختکننده،
جلادهنده،
[قدیمی] آرایشدهنده،
پولدهنده،
از مهمترین اجزای کامپیوتر
(اسم. پرداختن) تادیه کننده مودی کار سازی کننده، جلا دهنده صیقل دهنده، سازنده مرتب کننده فراهم آورنده، آراینده زینت دهنده. -5 مقید شونده. -6 خالی کننده تهی کننده. -7 تمام کننده بپایان رساننده. -8 گیرنده رباینده، رفع کننده مرتفع سازنده، رای زننده مشورت کننده. -11 بس کننده اکتفاکننده، شرح دهنده شارح، ترک دهنده، ترک کننده، دور شونده جدا شونده. -16 کشنده قاتل، در سازنده. -18 نوازنده ساز خواننده نغمه. -19 برانگیزنده. -20 واگذارنده. -21 توجه کننده.
پروسسور