معنی پرنمک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پرنمک. [پ ُ ن َ م َ] (ص مرکب) که نمک بسیار دارد. شور. || ملیح (آدمی).
حل جدول
شور
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.