معنی پره زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پره زدن. [پ َ رَ / رِ / پ َرْ رَ / رِ] (مص مرکب) رجوع به پَرَه شود.
فرهنگ معین
(پَ رِ. زَ دَ) (مص ل.) حلقه زدن لشکر از سوار و پیاده گرد شکار.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) گرداگرد گرفتن حلقه زدن دور کردن چنبر زدن دایره بستن پره کردن پره کشیدن پره داشتن پره بستن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.