معنی پر و پوچ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پر و پوچ. [پ َ رُ] (ص مرکب، از اتباع) پوچ.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎-1 میان تهی جوف. ‎، میوه یا دانه ای که میانه آن خالی باشدبی مغز. ‎ -3 بیفایده بیهوده، بی معنیمزخرفحرف پوچ. ‎ -5 بلیط یا قرعه ای که برنده نباشد. ‎ -7 بدون اخلاق حسنه بی مردانگی. یا هیچ و پوچ. هیچ.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر