معنی پستاندار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(پِ) (اِمر.) رده ای از جانوران مهره دار خون گرم اغلب دارای بدن پوشیده از پشم یا مو به ویژه دارای غده های پستانی در ماده ها و معمولاً بچه زا. ج. پستانداران.
هر جاندار که بچه بزاید، بچۀ خود را شیر بدهد، خونگرم و دارای ستون فقرات باشد. مادۀ آنها در پستانها غدههایی دارند که شیر از آنها میتراود،
زنده زا
جانوری که صاحب پستان باشد و بچه خود را شیر دهد