معنی پس انداز کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پس انداز کردن. [پ َ اَ ک َ دَ] (مص مرکب) یخنی نهادن. ذخیره کردن. اندوختن. پس دست نگاه داشتن. پستائی کردن. پس افکندن. اذّخار.
فرهنگ معین
(~. کَ دَ) (مص م.) ذخیره کردن، صرفه جویی کردن.
حل جدول
اندوخته، ذخیره
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) ذخیره کردن صرفه جویی کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.