معنی پلاتین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پلاتین. [پْلا / پ ِ] (فرانسوی، اِ) زر سفید. طلای سفید. رجوع به پلاطین شود.

فرهنگ معین

(پِ) [فر.] (اِ.) طلای سفید.

فرهنگ عمید

عنصر فلزی نقره‌ای‌رنگ، قابل تورق و مفتول شدن که در صنایع شیمیایی و الکتریکی، جواهرسازی، شکسته‌بندی، و دندان‌پزشکی کاربرد دارد، طلای سفید،

حل جدول

عنصر شماره 78

طلای سفید

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی اسپین زر سپید زر از تو پال ها طلای سفید (طلا) فلزی سفید رنگ که مانند طلا است

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر