معنی پلو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پلو. [پ ُ ل َ / لُو] (اِ) طعامی است که از برنج کنند و در آن گوشت و کشمش و خرما و مانند آن با ادویه کنند و آن را اقسام است. اگر با یکی از حبوبات مانند عدس و باقلی و لوبیا وماش پخته شده باشد با اضافه ٔ آن کلمه عدس پلو و باقلی پلو و لوبیاپلو و ماش پلو سبزی پلو و آلوبالوپلو و زرشک پلو و هویج پلو و کلم پلو و امثال آن گویند و اگر بی گوشت و چیزهای دیگر باشد بر آن چلو پلاو اطلاق کنند.
پلو. [پ ِ ل ِوْ] (اِخ) رجوع به پالااس شود.
پلو. [پْل ُ / پ ِ ل ُ] (اِخ) مرکز بخشی از ایالت کانتال در شهرستان موریاک دارای 2004 تن سکنه.
(پُ لُ) (اِ.) خوراک ایرانی که از برنج پخته با کره یا روغن فراهم می شود و معمولاً با نوعی خورشت همراه است.
برنج پخته و صافیکرده مخلوط با گوشت یا سبزی یا باقلا یا لوبیا و امثال آنها. δ با هریک از حبوب مانند باقلا یا لوبیا یا عدس پخته شود به اضافۀ نام آن نامیده میشود: باقلاپلو، لوبیاپلو، عدسپلو. اگر برنج تنها باشد آن را چلو میگویند،
برنج پخته
پلو، برنج پخته شده همراه با مخلفات پلویی که در طبخ آن از...
زمین گود
پهلو، نهیب زدن به حیوانات برای به جا به جا شدن، این لفظ...
برنج پخته