معنی پناه دادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پناه دادن. [پ َ دَ] (مص مرکب) زنهار دادن. در حمایت خویش گرفتن. پشتی کردن. اعاذه. ایواء. تاویه. تحصیه.صری. خفر؛ پناه دادن کسی را. (منتهی الارب). || پناه بردن: و چنانکه مرغ پناه به آشیان دهد ایشان پناه بذکر من دهند. (کیمیای سعادت). متوجه مرد گشته برسیدند و پناه بدو دادند. (جهانگشای جوینی).

حل جدول

الجا

فرهنگ فارسی هوشیار

در پناه کسی در آمدن

پیشنهادات کاربران

تعویذ

اجاره

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر