معنی پهلو چرب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پهلو چرب. [پ َوِ چ َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) پهلوی چرب. || جمعیت و فائده ٔ معتدبه. (آنندراج):
در روزگار پهلوی چربی ز کس ندید
دائم بود مکیدن انگشت کار شمع.
ملک قمی.
رجوع به پهلو شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) چرب پهلو پهلو دار.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.