معنی پهناور کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پهناور کردن. [پ َ وَ ک َ دَ] (مص مرکب) اِعراض. (منتهی الارب). پهناور گردانیدن.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) فراخ کردن وسیع ساختن، عریض کردن اعراض.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.