معنی پوست خر کن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
کنایه از: آدم حریص و آزمند، اندک بین. [خوانش: (خَ کَ) (ص فا.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
2 (صفت) آنکه پوست خر مرده را بکند، اندک بین خردک نگرش، طماع خام طمع، لقب نابجایی که مردم شهرهای دیگر همدانیانرا دهند.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.