معنی پوشالی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پوشالی. (ص نسبی) منسوب به پوشال. از پوشال. || ضعیف و ناتوان: دولت یا مملکت پوشالی، دولت یا مملکتی کوچک و ضعیف که میان دو دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان دو دولت قوی نباشد.

فرهنگ معین

ساخته از پوشال، سست، ناتوان، بی دوام. [خوانش: (ص نسب.)]

فرهنگ عمید

هرچیز سست، سبک، و بی‌دوام،

حل جدول

هر چیز سبک و شکننده، هر چیز سست و بی‌بنیاد

دروغین

هر چیز سبک و شکننده، هر چیز سست و بی بنیاد

گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) منسوب به پوشال. ساخته از پوشال، ضعیف ناتوان. یا دولت (مملکت) پوشالی. دولتی (مملکتی) کوچک و ضعیف که میان دو یاچند دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان آنها نباشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر