معنی پیاده گردیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پیاده گردیدن. [دَ / دِ گ َ دی دَ] (مص مرکب) پیاده شدن. فرود آمدن از مرکبی. ||... از چیزی، کوتاه دست شدن از آن. دور ماندن و بی بهره شدن از آن:
ترا دل بر دو خر بینم نهاده
نترسی کز دو خر گردی پیاده.
عطار.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) پیاده گردیدن از. . . پیاده شدن از. . . فرود آمدن از مرکبی، کوتاه دست شدن از چیزی بی بهره ماندن: ترا دل برد و خر بینم نهاده نترسی کز دو خر گردی پیاده. (عطار)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر