معنی پیاله گردان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پیاله گردان. [ل َ / ل ِ گ َ] (نف مرکب) بدور درآورنده ٔ جام. صراحی گردان. می دهنده.آنکه با پیاله جمع را می دهد. ساقی. (مجموعه ٔ مترادفات ص 206):
هوا خمار شکن گل پیاله گردان است
پیاله نوش و میندیش از خمار امروز.
صائب.
کسی که پیاله را به گردش درآورد، آنکه در مجلس بزم به همۀ حاضران جام باده میدهد، ساقی،
(صفت) بدور در آورنده جام می دهنده ساقی: هو اخمار شکن گل پیاله گردانست پیاله نوش و میندیش از خمار امروز. (صائب)