معنی پیامبر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پیامبر. [پ َ ب َ] (نف مرکب) پیغامبر. پیغمبر. پیمبر. وخشور. نبی. رسول. آنکه واسطه ٔ ابلاغ سخنی باشد از کسی بدیگری خواه بزبان و خواه بنامه. رجوع به پیغامبر و پیغمبر و پیمبر شود. || قاصد. برید. پیک. پیک خبر رساننده. (شرفنامه). || پیام آور. رجوع به پیام آور شود.
پیک، کسی که پیغام را می برد، نبی، فرستاده خدا. [خوانش: (پَ بَ) (ص فا.)]
پیغمبر
نبی، فرستاده، مرسل
ولی امر
ولی امر، نبی، رسول، فرستاده خدا، پیام آور، قاصد
نبی
(صفت) آنکه واسطه ابلاغ (کتبی یا شفاهی) باشد رسول پیام آور، قاصد پیک برید، پیغمر پیغامبر وخشور نبی رسول: و درود بر پیامبر گزیده محمد مصطفی و بر اهل بیت و یاران وی. (دانشنامه. منطق 1)