معنی پیزان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پیزان. (اِخ) از منجمان قرن 14 م. است که به استخراجات رملیه ٔ خود اشتهار یافته است. وی در بولونی متولد شد و بفرانسه رفت و بدریافت عطایا و احسان بسیار از طرف شارل پنجم نایل آمد ولی پس از گذشته شدن این پادشاه کوکب بخت و اقبالش رو به افول گذارد و از درجه ٔ عزت و اعتبار بدرکه ٔ سفالت و ادبار افتاد و درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی).

پیزان. (اِخ) کویستینه. دختر منجم معروف قرن 14 م. پیزان مذکور در فوق و از شاعره های معروفست. منظومه ها و اشعار بسیار از وی بیادگار مانده است. وی در سال 1363 م. در وندیک متولد شد و در سنه ٔ 1431 م. در پاریس درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر