معنی پیشین نماز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پیشین نماز. [ن َ] (ص مرکب، اِ مرکب) پیش نماز. امام که پس او نماز گزارند و او را پیشنماز نیز خوانند. (آنندراج). امام جماعت. || (اِ مرکب) نماز پیشین:
چنین گفت هنگام پیشین نماز
نبودی چنین پیش آتش دراز.
فردوسی.
فرهنگ عمید
نماز پیشین، نماز ظهر،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت اسم) امامی که پس او نماز گزارند امام جماعت پیشنماز، (اسم) نماز پیشین: چنین گفتن هنگام پیشین نماز نبودی چنین پیش آتش دراز. (شا. لغ. )
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.