معنی پیشی دادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پیشی دادن. [دَ] (مص مرکب) دادن قبل از موعد مقرر. دادن قبل از وقت معهود. مساعده دادن. || مزیت دادن حریف ضعیف را بالخصوص در بازی نرد و شطرنج و جز آن:
چنانکه نراد آسمان را سه ضربه پیشی دادی.... (سندبادنامه ص 304).
نراد آسمان را پیشی دهی سه ضربه
زین روی از تو ماندم منصوبه ٔ هزاران.
(از سندبادنامه ص 304).
سمندش در شتاب آهنگ بیشی
فلک را هفت میدان داده پیشی.
نظامی.
برده به دو رخ ز ماه بیشی
گل را دو پیاله داده پیشی.
نظامی.
گاه از جولان بدارد خیره نکبا را بجای
گاه صرصر را بتک پیشی دهد یکساله راه.
محمدبن نصیر [در صفت اسب].

فرهنگ فارسی هوشیار

حق تقدم دادن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر