معنی پیش درآمدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پیش درآمدن. [دَ م َ دَ] (مص مرکب) درآمدن مقدم بر... صری. زلجان. استقدام. تقدیم. هداء. فروط. انکلاس. ادرنفاق. ازرف الرجل، پیش درآمد. زلیف، پیش درآمدن در کارزار. اندراع، پیش درآمدن مرد. تغون، پیش درآمدن و شجاعت نمودن در جنگ. (منتهی الارب).
- از پیش کسی درآمدن، بحمایت او برخاستن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر