معنی پیکاسو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پیکاسو. [س ُ] (اِخ) نقاش معروف معاصراسپانیایی مقیم فرانسه. مولد مالاگای اسپانیا بسال 1881 م. یکی از ارکان مکتب کوبیسم. وی بسال 1937 در صف جمهوریخواهان علیه فاشیست ها و فرانکو مبارزه کرد وسرانجام بفرانسه رفت. اکنون مدتهاست که در فرانسه سکونت دارد و شهرت او نیز در این کشور شروع و بمنتهای اوج خود رسیده است. چه در زمینه های گوناگون نقاشی پژوهشی عمیق کرده و آثاری بشیوه های مختلف جدید پدید آورده است. نقاشی های دوره ٔ اول پیکاسو اختصاص بمردم فقیر و محروم اجتماع دارد ولی پیکاسو چهره ٔ این طبقه از مردم را بطور مشخص در آثار خود نمودار نمیسازد بلکه ایشان را بعنوان مظهر طبقه ٔ خود بطور غیرمشخص روی پرده می آورد. این آثار بیننده را دچار حس همدردی و عطوفت میسازد و هنوز هم در ردیف آثاری قرار دارد که مورد علاقه ٔ پیکاسو است. پیکاسو از سال 1907 که با براک (رش) نقاش معروف آشنا شد هر دو بکشیدن تابلوهای جدید پرداخته و شیوه ٔ کوبیسم (رُش) را در نقاشی پدیدار ساختند. در سال 1915 پیکاسو بواقعیت توجه بیشتری کرد و در سال 1918 با الگاکوکلووا رقاصه ٔ بالت ازدواج نمود. پس از زناشوئی تابلوهای متعدد کشید و باز هم روش او تغییر کرد. در حدود سال 1930 بسبکی گروید که بعنوان «کلاسیک نو» اصطلاح شد و بالاخره به سبک پیشین خود که «کوبیسم » باشد برگشت. تابلوهای پابلو پیکاسو اشکال عجیب و گیج کننده دارد و معمولاً مورد تفسیر واقعمیشود ولی خود پیکاسو با توضیح نقاشی مخالف است و میگوید: «آنها که میکوشند نقاشی ها را توضیح بدهند هیچوقت نتیجه ٔ صحیح نمی گیرند و اصولاً نقاش برای سبک کردن بار احساسات خود نقاشی میکند». پابلو پیکاسو درین اواخر گذشته از نقاشی به کوزه گری و ساختن کوزه هایی به اشکال مخصوص نیز پرداخته است. (از فرهنگ امروز).
موزه مشهور بارسلون