معنی پیکاپ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

آلتی در گرامافون که ارتعاشات سوزن و صفحه را به صوت تبدیل می‌کند،
نوعی وانت کوچک،

فرهنگ فارسی هوشیار

انگلیسی آوابر دستگاهی که آواها را به تازش کهربایی (جریان الکتریکی) دگرگون می کند و بر نامه های بیرونی یا برونمرزی را به ایستگاه فرستنده ی درونی یا درونمرزی می رساند (اسم) دستگاهی که ارتعاشات ضبط شده روی صفحه را بامواج الکتریکی تبدیل کند (تغییر شکل دهد) دستگاه الکتریکی که صدای گرامافون را تبدیل بجریان الکتریک می کند اسباب الکتریکی که برنامه های خارج را بمحل رادیوی فرستنده متصل میسازد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر