معنی چاپار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چاپار. (ترکی، اِ) پیک. چپر. برید. پست. قاصد. نامه بر. گسی بنده. و رجوع به پیک و برید و چپر و گسی بنده وچاپارخانه شود. || نام نوعی خراج که در پیش از قراء میگرفته اند. (مرآت البلدان ج 1 ص 337).

چاپار. (اِخ) نام محلی کنار راه سنندج و ساوجبلاغ میان میرزامیرانشاه و گردنه ٔ امیرآباد در 155000 گزی سنندج.

فرهنگ معین

[تُر.] (اِ.) پیک، نامه بر.

فرهنگ عمید

پیک، نامه‌بر، نامه‌رسان، ‌ قاصد، ‌ پست‌،

حل جدول

یام

قاصد

پیک

پیک، قاصد

مترادف و متضاد زبان فارسی

برید، پست، پستچی، پیک، قاصد، نامه‌بر، نامه‌رسان

فرهنگ فارسی هوشیار

نامه بر، پیک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری