معنی چاییدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
چاییدن. [دَ] (مص) چایمان کردن. زکام کردن. چاهیدن. (ناظم الاطباء). سرما خوردن. (ناظم الاطباء). نزله کردن. رجوع بچایمان کردن و زکام کردن و سرما خوردن و سرد شدن شود. || سخت سرد شدن چیزی، مانند مشروب و مواد غذایی در مجاورت یخ یا درون یخچال.
(دَ) (مص ل.) سرما خوردن، ناخوش شدن.
ناخوش شدن از سرماخوردگی، سرما خوردن، مبتلا به زکام شدن،
سرما خوردن
زکام شدن، سرماخوردن
(مصدر) (چایید چاید خواهد چایید-- چاییده چایش چایمان) سرما خوردن ناخوش شدن بسبب سرما خوردگی.