معنی چراگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چراگر. [چ َ گ َ] (ص مرکب) حیوانات چرنده را گویند. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (جهانگیری) (ناظم الاطباء). حیوان رهاکرده شده در چراگاه. (ناظم الاطباء). چرنده. چراکننده. جانور چرنده:
گهی با چراگر چراگر شدی
گهی با پرنده پرآور شدی.
خواجو (از جهانگیری).
فرهنگ عمید
=چرنده: گهی با چرنده چراگر شدی / گهی با پرنده پرآور شدی (خواجو: ۴۱۷)،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) چرنده چرا کننده حیوانی که علف بخورد.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.