معنی چرب سخنی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چرب سخنی. [چ َ س ُ خ َ] (حامص مرکب) چرب زبانی. خوش سخنی. نرم گفتاری. || چاپلوسی و خوشامدی و تملق. (ناظم الاطباء). زبان بازی. مردم فریبی: چرب سخنی دوم جادوئیست. (قابوسنامه). رکیک اندیشه را... چرب سخنی دست نگیرد. (کلیله و دمنه). رجوع به چرب سخن و چرب زبانی شود.
فرهنگ عمید
خوشسخنی،
چربزبانی، چاپلوسی،
فرهنگ فارسی هوشیار
خوش سخنی، نرم گفتاری، خوشامدی و تملق
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.