معنی چرب گفتار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چرب گفتار. [چ َ گ ُ] (ص مرکب) چرب زبان. چرب سخن. چربگو. خوش سخن و شیرین زبان:
از آن چرب گفتار شیرین زبان
گره برگشاد از دل مرزبان.
نظامی.
همه نیم هشیار و شه نیم مست
همه چرب گفتار و شه چرب دست.
نظامی.
رجوع به چرب زبان و چرب سخن و چربگو شود.
فرهنگ عمید
چربسخن، چربزبان،
خوشسخن، شیرینسخن،
نکتهسنج،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) شیرین سخن چرب زبان، نکته سنج.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.