معنی چرنه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چرنه. [چ ُ ن َ / ن ِ] (اِ) لوله ٔ ابریق و آفتابه و سماور و جز اینها. در تداول مردم خراسان چُنَّد. (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه).
گویش مازندرانی
چرا می کند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.