جدول یابباشگاهحل جدولمسابقه جدولواژه های پیشنهادیدرخواست معنیامکانات سایتوبلاگ جدول یابفال حافظاستخارهآب و هوانظرسنجی هااوقات شرعیکشور های جهان
قوانین|تماس با ما|درباره ما

چسبیدهدر فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چسبیده. [چ َ دَ /دِ] (ن مف / نف) رجوع به چسب و چسپ و چسپیده شود.

فرهنگ معین

متصل شده، میل کرده، منحرف شده،

فرهنگ عمید

ویژگی چیزی که به چیز دیگر پیوند شده،

مترادف و متضاد زبان فارسی

متصل، مرتبط، ملصق

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) متصل شده، میل کرده منحرف شده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفاوارد حساب کاربریخود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده ایدثبت نامکنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
چسبیده: چسبیده. [چ َ دَ /دِ] (ن مف / نف) رجوع به چسب و چسپ و چسپیده شود.چسبیده: متصل شده، میل کرده، منحرف شده،چسبیده: ویژگی چیزی که به چیز دیگر پیوند شده،چسبیده: متصل، مرتبط، ملصقچسبیده: (اسم) متصل شده، میل کرده منحرف شده.