معنی چست سواری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چست سواری. [چ ُ س َ] (حامص مرکب) چابک سواری. جلد و چالاک بودن در سواری اسب. سوارکاری:
بشکسته دلیران را از چست سواری صف
مرکب شده ناپیدا، در دست عنان مانده.
عطار.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.