معنی چهارمیخه کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چهارمیخه کردن. [چ َ / چ ِ خ َ / خ ِ ک َ دَ] (مص مرکب) محکم کردن. استوار کردن. استوار ساختن.

حل جدول

کنایه از محکم کردن

مترادف و متضاد زبان فارسی

استوار کردن، محکم‌کاری کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر