معنی چکش خور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چکش خور. [چ َک ْ ک ُ خوَر / خُر] (اِمص مرکب) قابلیت تخته شدن و کوفته شدن. (ناظم الاطباء). || (نف مرکب) فلزات چکش پذیر. مواد چکش خور. خایسک پذیر. و رجوع به چکش خوردن و چکش خوری شود.
فرهنگ عمید
فلزی که قابل کوبیدن و چکش زدن باشد، فلزی که بتوان آن را با چکش زدن بهصورت ورق یا تخته درآورد،
فرهنگ فارسی هوشیار
قابلیت تخته شدن و کوفته شدن، فلزات چکش پذیر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.