معنی ژاندارمری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ژاندارمری. [م ِ] (فرانسوی، اِ) کلمه ای است فرانسوی که در زبان فارسی اخیر بمعنی اداره ٔ امور وظایف ژاندارمها بکار میرود.

فرهنگ معین

(مِ) [فر.] (اِمر.) اداره ای که مأمور حفظ و تأمین راه ها و امنیت خارج از شهرها است.

فرهنگ عمید

اداره‌ای که عهده‌دار حفظ نظم و آرامش و اجرای قوانین و مقررات در روستاها و راه‌های خارج شهر است، ادارۀ امنیه،

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی جنداری سازمان جنداری پاتاری

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر