معنی ژاژه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ژاژه. [ژَ / ژِ] (اِ) ژاژ. علف بیمزه. || سخنان هرزه. (برهان).
(ژِ) (اِ.) نک ژاژ.
ژاژ، سخن یاوه و بیهوده،
(اسم) بوته گیاهی است بغایت سفید و شبیه بدرمنه در نهایت بی مزگی و هر چند شتر آن را بخاید نرم نشود و بسبب بیمزگی فرو برد. توضیح: درباره هویت این گیاه اختلاف است. مولف برهان آن را علفی دانسته که در دوغ کنند و هم آنرا نوعی کنگر نوشته و مرادف خار شتر دانسته است. مرحوم دهخدا در لغت نامه آنرا همان کاکوتی میداند، تره دوغ یعنی آنچه از رستنی که در دوغ و ماست کنند، سخن بیهوده یاوه.