معنی کارامل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کارامل. [م ِ] (فرانسوی، اِ) ماده ای که در حرارتهای زیاد از ساکاروز یا قند متعارفی به دست می آید. (گیاه شناسی ثابتی ص 118). قند سوخته.

فرهنگ معین

(مِ) [فر.] (اِ.) قند سوخته، ماده ای که از حرارت دادن زیاد به قند معمولی به دست آید.

فرهنگ عمید

ماده‌ای که از سوزاندن قند یا شکر به دست می‌آید و در تهیۀ بستنی، نوشابه، کیک، و مانند آن به کار می‌رود، قند سوخته، شکر سوخته،

حل جدول

‌قند سوخته

فرهنگ فارسی هوشیار

ماده ای که در حرارتهای زیاد از ساکاروز یا قند بدست میاید

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر