معنی کاسه سیاه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاسه سیاه. [س َ / س ِ] (ص مرکب) بمعنی سیاه کاسه است که کنایه از مردم ممسک و بخیل و گرفته باشد، و کاسه سیه نیز گویند. (برهان) (آنندراج). سیاه کاسه. سیاه دست و سیه دست. (انجمن آرا):
زرد گردد روی آن کاسه سیاه
چون ببیند خوان او خوالیگرش.
پوربهای جامی (از انجمن آرا بخش کنایات).

فرهنگ معین

(~.) (ص مر.) بخیل، خسیس.

فرهنگ عمید

=سیاه‌کاسه

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) ممسک بخیل: } زر گردد روی آن کاسه سیاه چون ببیند خوان او خوالیگرش ‎. { (پوربهای جامی انجمن آرا)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر