معنی کافور اسپرم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کافور اسپرم. [رِ اِ پ َ رَ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) اقحوان. عبوثران. کافور اسفرم. عبیثران. فریق المسک. (مهذب الاسماء). ریحان کافوری: و قوت او [قوت بهار، عین البقر] چون قوت کافور اسپرم است که اقحوان خوانندش. (الابنیه عن حقایق الادویه). رجوع به اقحوان و عبوثران و عبثیران و فریق المسک شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) اقحوان ریحان کافوری: } وقوت او (قوت بهار عین البقر) چون قوت کافور اسپرم است که اقحوان خوانندش ‎. { (الابنیه)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر