معنی کالسکه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کالسکه. [ل ِ ک َ / ک ِ] (روسی، اِ) ازکلمه ٔ کالسکای روسی گرفته شده است و اصل آن شاید از«کاررزا» یا «کاررُزا»ی ایتالیایی و کالُش آلمانی است. (یادداشت مؤلف): ترجمه ٔ گاری که بانگریزی فیئن خوانند و کالسکه و چاپاری داک گاری که برای سواری، مابین راه گذارند و کالسکه ٔ اسبی معروف و کالسکه ٔ بخار ریل گاری را گویند. (از سفرنامه ٔ شاه ایران از آنندراج). گردونی که اطرافش بسته است و از پهلو یا ازپشت سر برای دخول در دارد و دو دریچه از برای ورود هوا در آن تعبیه شده است. این لفظ در فارسی جدید است و گویا از زبان روسی است. (از فرهنگ نظام). مأخوذ از روسی، گردون چهارچرخه ٔ اطاق دار. (ناظم الاطباء).
اتاقکی که ~دارای چهار چرخ می باشد و به وسیله ~یک اسب یا بیشتر حرکت می کند، چهارچرخه ای که برای حمل و نقل کودک شیرخواره به کار می رود. [خوانش: (لِ کِ) [روس.] (اِ.)]
اتاقکی چرخدار برای حمل مسافر که توسط یک یا چند اسب کشیده میشود،
وسیلۀ نقلیۀ کوچک چرخدار برای حمل نوزادان،
درشکه، ارابه
فیلمی از آرش معیریان
درشکه
ارابه، درشکه، دلیجان، گاری، گردونه
یک نوع وسیله نقلیه روپوشنده که دارای چهار چرخ است و بوسیله دو اسب یا بیشتر حرکت میکند