معنی کامیابی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کامیابی. [کام ْ] (حامص مرکب) نیکبختی واقبال. تمتع و برخورداری. (ناظم الاطباء). کامرانی. نجاح. ظفر. فوز. پیروزی. فیروزی. توفیق:
کام تو موقوف زاری دل است
بی تضرع کامیابی مشکل است.
مولوی.

فرهنگ عمید

کامروایی، برخورداری از مراد و مقصود، نیک‌بختی،

حل جدول

توفیق

مترادف و متضاد زبان فارسی

بهره‌مندی، تمتع، توفیق، فوز، کامجویی، کامرانی، کامروایی، موفقیت، نجاح،
(متضاد) ناکامی

فرهنگ فارسی هوشیار

نیکبختی، اقبال، ظفر، پیروزی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر