معنی کتی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کتی. [] (هندی، اِ) کته. اسم هندی کلب است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). رجوع به کته شود.

کتی. [ک َ] (اِ) پاره ٔ آهن که زیر ناودان نهند تا آب ریزد. (یادداشت مؤلف).

گویش مازندرانی

تپه –بلندی، بالای سر، گیسو

کدام سوی، تپه، پیشانی

نام مرتعی درلفور واقع در شهرستان سوادکوه، گوشت آب پزی که...

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر